[فعل]

coudre

/kudʀ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: cousu] [حالت وصفی: cousant] [فعل کمکی: avoir ]

1 دوختن

  • 1.J'aime coudre mes propres vêtements.
    1. من دوست دارم لباس‌های خودم را بدوزم.
  • 2.Ma sœur sait coudre, donc elle fait ses propres vêtements.
    2. خواهرم دوختن بلد است، پبنابراین لباس‌هایش را خودش می‌دوزد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان