[اسم]

le coup de foudre

/ku də fudʀ/
قابل شمارش مذکر

1 عشق ناگهانی عشق در یک نگاه، عشق در نگاه اول

  • 1.En chemin, il croise une inconnue, et c'est le coup de foudre.
    1. در راه، او به یک غریبه برخورد و با یک نگاه عاشق شد.
avoir le coup de foudre
در یک نگاه عاشق شدن
  • Quand je l'ai visité, j'ai vraiment eu le coup de foudre.
    هنگامی که او را دیدم [ملاقات کردم]، واقعا با یک نگاه عاشق شدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان