[اسم]

le criminel

/kʀiminɛl/
قابل شمارش مذکر
[جمع: criminels] [مونث: criminelle]

1 مجرم بزهکار

  • 1.Le criminel a laissé des indices; est en fuite.
    1. مجرم ردپایی به جا گذاشت و گریخت.
  • 2.On cherche un criminel.
    2. ما به دنبال یک مجرم هستیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان