[اسم]

le crissement

/kʀismɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 صدای زیر و گوشخراش (صدای ترمز ماشین، لاستیک ماشین) جیغ (ترمز)

  • 1.A chaque fois qu'il tournait, j'imitais le crissement des pneus.
    1. هربار که او می‌پیچید من صدای زیر و گوشخراش لاستیک‌های (ماشین) را درمی‌آوردم.
  • 2.Une femme a entendu un crissement de freins.
    2. زنی صدای جیغ ترمز را شنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان