[فعل]

cuire

/kɥiʀ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: cuit] [حالت وصفی: cuisant] [فعل کمکی: avoir ]

1 پختن

  • 1.Cuisez les pommes dans une casserole.
    1. سیب‌ها را در یک قابلمه بپزید.
  • 2.Le poulet est en train de cuire au four.
    2. مرغ در حال پختن در فر است.

2 سوختن احساس سوزش کردن

3 از گرما پختن جوش آوردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان