[اسم]

le dégagement

/deɡaʒmˈɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 رهاسازی آزادسازی

  • 1.Dégagement des blessés ensevelis sous les décombres
    1. رهاسازی مجروحین گیر کرده زیر آوارها

2 پخش (گاز، بخار) انتشار

  • 1.Dégagement de gaz carbonique
    1. پخش گاز کربنی

3 (عمل) جا باز کردن

4 (عمل) ضربه زدن (توپ)

  • 1.Dégagement en touche
    1. ضربه زدن به توپ از روی خط اطراف زمین

5 فضای آزاد فضای باز

  • 1.Il y a un grand dégagement devant notre maison.
    1. یک فضای باز بزرگ جلوی خانه ما هست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان