[اسم]

la dépêche

/depɛʃ/
قابل شمارش مونث

1 پیام تلگرافی تلگرام

  • 1.Anne me dit que vous avez une dépêche.
    1. "آن" به من می‌گوید که شما یک پیام تلگرافی دارید.
  • 2.La radio communique une dépêche sur ces événements.
    2. رادیو یک پیام تلگرافی در خصوص این اتفاقات پخش می‌کند.

2 پیغام پیام

  • 1.Le président envoie une dépêche aux ambassadeurs.
    1. رئیس جمهور یک پیغام به سفیران ارسال می‌کند.
  • 2.Une dépêche diplomatique.
    2. یک پیام دیپلماتیک.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان