[اسم]

le dépaysement

/depeizmɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 تغییر آب و هوا (سفر) تغییر و تحول

  • 1.Ce séjour au Japon fut un dépaysement total.
    1. این سفر به "ژاپن" یک تغییر و تحول اساسی بود.
  • 2.Les touristes recherchent le dépaysement dans les voyages lointains.
    2. توریست‌ها در سفرهای دورتر به دنبال تغییر آب و هوا هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان