[صفت]

détenu

/det(ə)ny/
غیرقابل مقایسه

1 زندانی بازداشتی

  • 1.La prison héberge beaucoup de détenus.
    1. زندان تعداد زیادی زندانی در خود جای داده است.
  • 2.Le détenu a été libéré la semaine dernière.
    2. زندانی هفته‌ی پیش آزاد شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان