[اسم]

le dentier

/dɑ̃tje/
قابل شمارش مذکر

1 دندان مصنوعی

  • 1.Il a dû faire poser un dentier.
    1. او باید دندان مصنوعی بگذارد.
  • 2.J'ai oublié mon dentier.
    2. من دندان مصنوعی‌ام را فراموش کرده‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان