1.
Elle fait de la danse depuis l'âge de huit ans.
1.
او از هشت سالگی میرقصد.
2.
Il a plu tous les jours depuis qu’elle est arrivée.
2.
از وقتی که آمد هر روز باران میبارید.
3.
Je n'ai pas fumé depuis 2005.
3.
از سال 2005 سیگار نکشیدهام.
depuis que
از وقتی که
1.
Depuis qu'il prend le train, il a le temps de lire.
1.
از وقتی که سوار قطار میشود، وقت کتابخواندن دارد.
2.
Depuis qu’il m’a dit ça, je ne peux pas me focaliser facilement.
2.
از وقتی که به من گفتش، نمیتوانم راحت تمرکز کنم.
depuis lors
از آن زمان به بعد
Il a eu une amende, depuis lors il conduit plus prudemment.
او جریمه شدهاست، از آن زمان به بعد محتاطتر رانندگی میکند.
depuis peu
از زمانی کم [خیلی وقت نیست که...]
Je pratique le piano depuis peu.
خیلی وقت نیست که پیانو تمرین میکنم.
depuis quand ?
از چه وقتی؟ [چند وقت است که؟]
1.
Depuis quand sortirais-je de chez moi ?
1.
از چه وقتی از خانه بیرون بزنم؟
2.
Vous vous êtes mis en rapport depuis quand ?
2.
چند وقت است که در رابطه هستید؟
نکته درباره depuis
depuis حرفاضافهای است نشاندهنده زمانی که از گذشته شروع شده و تا الان ادامه دارد.
2
به مدت (نشاندهنده مدت زمانی تمامنشده)
depuis (quelques temps)
به مدت (زمانی)
1.
Il habite Paris depuis 5 ans.
1.
(به مدت) 5 سال است که در پاریس زندگی میکند.
2.
J'apprends l'anglais depuis 2 ans.
2.
(به مدت) 2 سال است که زبان انگلیسی میخوانم.
3.
Je viens ici pour lire depuis 3 ans.
3.
(به مدت) 3 سال است که برای مطالعه اینجا میآیم.
depuis combien de temps...
چه مدت است که... [چند وقت است که]
1.
Depuis combien de temps est-ce que vous le connaissez ?
1.
چه مدت است که او را میشناسید؟
2.
Depuis combien de temps êtes-vous ici ?
2.
چند وقت است که اینجا هستید؟
نکته درباره depuis
با این معنی به مدت زمان اشاره میکند و معادل for در انگلیسی است. در ترجمه آن میتوانید «به مدت» را بردارید.
اصولاً با زمان فعل حال استفاده میشود.
دقت کنید که نشاندهنده زمانی است که از گذشته شروع شده و تا الان ادامه دارد.
3
از
مترادف و متضاد
de
depuis (quelque chose ou part)
از (چیزی یا جایی)
1.
Je te téléphone depuis le train.
1.
از قطار بهت زنگ میزنم.
2.
Je vous écris depuis Paris.
2.
من از پاریس برای شما نامه مینویسم.
4
از (در ترکیب از... تا...)
مترادف و متضاد
à partir de
depuis... jusqu'à...
از... تا...
1.
Depuis les plus petits jusqu’aux plus grands, tous sont beaux.
1.
از کوچکترین تا بزرگترین، همه زیبا هستند.
2.
Elle a enseigné dans toutes les classes, depuis la sixième jusqu'à la terminale.
2.
او همه پایهها را تدریس کردهاست: از کلاس ششم تا آخر.