[اسم]

la descente

/dɛsˈɑ̃t/
قابل شمارش مونث

1 سرازیری سراشیبی، شیب

  • 1.Ralentir dans la descente
    1. در سرازیری سرعت را کم کردن

2 فرود

  • 1.Descente dans un puits
    1. فرود توی یک چاه
  • 2.La descente d'un glacier
    2. فرود یک کوه یخ

3 حمله غافلگیرانه

  • 1.Descente dans le camp adverse
    1. حمله غافلگیرانه به اردوگاه دشمن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان