[اسم]

la description

/dɛskʀipsjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 توصیف شرح

  • 1.C'est une description des changements dans un enzyme.
    1. این شرحی از تغییرات در یک آنزیم است.
  • 2.Le témoin a fourni une description claire de l'incident.
    2. شاهد شرح دقیقی از حادثه ارائه داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان