[فعل]

dorer

/dɔʁe/
فعل گذرا و ناگذر

1 طلایی کردن طلاکاری کردن، زراندود کردن

2 برنزه کردن

3 سرخ کردن (آشپزی) قهوه‌ای کردن (در اثر سرخ کردن)

  • 1.Il faut dorer la viande de veau.
    1. باید گوشت گوساله را سرخ کرد.
  • 2.Le cuisinier a doré les légumes dans de l'huile d'olive.
    2. آشپز سبزیجات را در روغن زیتون سرخ کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان