Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . سبقت گرفتن
2 . دو برابر شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
doubler
/duble/
فعل گذرا
[گذشته کامل: doublé]
[حالت وصفی: doublant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
سبقت گرفتن
گذشتن
1.Il a voulu doubler un camion qui allait lentement.
1. او قصد داشت از کامیونی که به آرامی حرکت می کرد، سبقت بگیرد.
2.La Chine est sur le point de doubler l'Allemagne.
2. "چین" در آستانه رد شدن [سبقت گرفتن] از "آلمان" است.
2
دو برابر شدن
1.Depuis dix ans, certains prix ont doublé.
1. از 10 سال پیش (تا کنون) برخی قیمتها دوبرابر شده است.
2.Doubler de volume.
2. دو برابر شدن حجم.
تصاویر
کلمات نزدیک
doublement
double-cliquer
double vitrage
double croche
double
doublure
doublé
doubs
douce
doucement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان