[اسم]

l'embrasure

/ɑ̃bʁazˈyʁ/
قابل شمارش مونث

1 درگاهی

  • 1.Il apparut dans l'embrasure de la porte.
    1. او در درگاهی سقف ظاهر شد.

2 سوراخ برج یا سنگر مزغل (شکافی که از آنجا توپ و تفنگ را آتش میکنند)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان