[اسم]

l'enchaînement

/ɑ̃ʃɛnmɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 زنجیره رشته

  • 1.Un enchaînement d'événements nous lie les uns aux autres.
    1. یک زنجیره اتفاقات [حوادث] ما را به یکدیگر مرتبط می‌کند.

2 توالی پیوستگی

  • 1.L'enchaînement des faits.
    1. پیوستگی وقایع.
  • 2.Le professeur apprend un enchaînement musical aux élèves.
    2. استاد توالی موسیقایی را به شاگردان درس میدهد.

3 ارتباط رابطه

4 حرکت چرخش (اسکیت)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان