[صفت]

enfermé

/ɑ̃fɛʀme/
قابل مقایسه

1 محبوس زندانی

  • 1.Être enfermé comme un animal sauvage.
    1. محبوس بودن مانند یک حیوان وحشی.
  • 2.Il va être enfermé pendant mille ans.
    2. او هزار سال زندانی خواهد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان