[فعل]

envier

/ɑ̃vje/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: envié] [حالت وصفی: enviant] [فعل کمکی: avoir ]

1 حسادت کردن حسودی کردن

  • 1.Il envie son ami.
    1. او به دوستش حسادت می‌کند.
  • 2.Tout le monde l'envie.
    2. همه به او حسودی می‌کنند.

2 غبطه خوردن حسرت (کسی یا چیزی را) خوردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان