Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . سر (کسی) کلاه گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
escroquer
/ɛskʀɔke/
فعل گذرا
[گذشته کامل: escroqué]
[حالت وصفی: escroquant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
سر (کسی) کلاه گذاشتن
1.Ce commerçant a escroqué ses clients par de faux étiquetages.
1. این فروشنده با برچسبهای تقلبی سر مشتریانش کلاه گذاشته است.
2.Mon entreprise n'a jamais escroqué ses clients.
2. شرکتم هیچگاه سر مشتریانش را کلاه نمیگذارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
escroc
escrimer
escrime
escorter
escorte
escroquerie
espace
espace de cohoming
espace de coworking
espace urbain
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان