[فعل]

exagérer

/ɛgzaʒeʀe/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: exagéré] [حالت وصفی: exagérant] [فعل کمکی: avoir ]

1 اغراق کردن مبالغه کردن، غلو کردن

  • 1.Ce n'est pas si grave, tu exagères.
    1. این (مسئله) آنقدر وخیم نیست، تو اغراق می‌کنی.
  • 2.Elle a exagéré l'histoire pour la rendre plus spectaculaire.
    2. او برای تماشایی‌تر کردنش، در داستان اغراق می‌کند.

2 بزرگ جلوه دادن بزرگ کردن

  • 1.Ma frère exagère tout.
    1. برادرم همه چیز را بزرگ می‌کند.

3 زیاده‌روی کردن افراط کردن

  • 1.Il ne faut rien exagérer !
    1. نباید در هیچ چیزی افراط کرد!
  • 2.Tu as encore demandé 50 € à ta grand-mère malade : franchement, tu exagères !
    2. تو باز هم 50 یورو از مادربزرگ بیمارت خواسته‌ای؟ حقیقتا تو زیاده‌روی می‌کنی!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان