[صفت]

excessif

/ɛksesif/
قابل مقایسه
[حالت مونث: excessive] [جمع مونث: excessives] [جمع مذکر: excessifs]

1 بیش از حد مفرط، زیاد

  • 1.Certaines allergies peuvent provoquer un larmoiement excessif.
    1. برخی آلرژی‌ها می‌توانند باعث آبریزش چشم زیادی شوند.
  • 2.Il faut mettre un terme à l'usage excessif de la force.
    2. به اعمال بیش از حد زور باید پایان داد.

2 افراطی

  • 1.Il est excessif en tout.
    1. او درباره همه چیز افراطی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان