[قید]

exclusivement

/ɛksklyzivmɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 صرفا منحصرا، فقط

  • 1.Il lit exclusivement des romans policiers.
    1. او صرفا رمان‌های پلیسی می‌خواند.
  • 2.Il travaille exclusivement pour le gouvernement.
    2. او فقط برای دولت کار می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان