Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . کسی را تحت فشار قرار دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
faire à quelqu'un le coup du presse-citron
/fɛʁ a kɛlkɛ̃ lə ku dy pʁɛssitʁɔ̃/
1
کسی را تحت فشار قرار دادن
از کسی خیلی کار کشیدن
1.Je fais le coup du presse-citron à Paul.
1. من "پل" را تحت فشار قرار میدهم.
2.Mon patron m'a fait le coup du presse-citron.
2. رئیسم از من خیلی کار کشیده است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "کسی را در آبمیوه گیری گذاشتن" است که کنایه از "کسی را تحت فشار قرار دادن" و یا "از کسی خیلی کار کشیدن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
faire à manger
faire volte-face
faire valoir
faire une veille
faire une surdose
faire ça ou peigner la girafe
faire-part
faire-valoir
faisabilité
faisan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان