[عبارت]

faire campagne

/fɛʁ kɑ̃paɲ/

1 کمپین برگزار کردن در کمپین شرکت کردن

  • 1.Ce politicien a fait campagne dans le pays pour remporter l'élection.
    1. این سیاستمدار برای پیروز شدن در انتخابات در تمام کشور کمپین برگزار کرده است.
  • 2.Le candidat présidentiel a fait campagne dans tout le pays.
    2. نامزد ریاست جمهوری در تمام کشور کمپین برگزار کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان