[عبارت]

faire mourir à petit feu

/fɛʁ muʁiʁ a pəti fø/

1 زجرکش کردن

  • 1.La torture fait mourir les gens à petit feu.
    1. شکنجه مردم را زجرکش می‌کند.
  • 2.Les soucis et les inquiétudes qu'elle avait eus, ces dernières années, la faisaient mourir à petit feu.
    2. دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی که او داشت، این سال‌های آخر، او را زجرکش میکرد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "کشتن با آتش کم‌سو" است که در حقیقت کنایه از "زجرکش کردن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان