[عبارت]

faire preuve de

/fɛʀ pʀœv də/

1 نشان دادن ابراز کردن

  • 1.Le public a fait preuve de charité lors de la collecte de dons.
    1. مردم به هنگام جمع‌آوری کمک از خودشان حسن نیت نشان دادند.
  • 2.Le soldat a fait preuve de loyauté envers son pays.
    2. سرباز نسبت به کشورش وفاداری نشان داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان