[صفت]

farfelu

/faʁfəlˈy/
قابل مقایسه

1 عجیب عجیب و غریب

  • 1.Cette idée farfelue me plaît.
    1. از این فکر عجیب خوشم می‌آید.
  • 2.Il est farfelu.
    2. او عجیب و غریب است.
[اسم]

le farfelu

/faʁfəlˈy/
قابل شمارش مذکر

2 آدم بی‌مسئولیت آدم عجیب و سربه‌هوا

  • 1.Il est farfelu, ne fait pas attention à lui.
    1. او آدم بی‌مسئولیتی است، به او توجه نکن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان