[قید]

fiévreusement

/fjevʀøzmɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 شتاب‌زده عجولانه، سراسیمه، دستپاچه

  • 1.Ces gens travaillaient fiévreusement.
    1. این مردم شتاب‌زده کار می‌کردند.
  • 2.Se préparer fiévreusement.
    2. عجولانه آماده شدن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان