[فعل]

filmer

/filme/
فعل گذرا
[گذشته کامل: filmé] [حالت وصفی: filmant] [فعل کمکی: avoir ]

1 فیلم‌برداری کردن فیلم گرفتن

  • 1.Le réalisateur a décidé de filmer la scène en extérieur.
    1. کارگردان تصمیم گرفته است از صحنه‌ی بیرونی فیلم‌برداری کند.
  • 2.Le réalisateur a filmé de nombreuses scènes aujourd'hui.
    2. کارگردان امروز از چندین صحنه فیلم گرفته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان