Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . روش
2 . ورقه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la formule
/fɔʀmyl/
قابل شمارش
مونث
[جمع: fomules]
1
روش
شیوه، فرمول
1.Impossible de trouver cette formule chimique.
1. یافتن این فرمول شیمیایی غیرممکن است.
2.Le premier ministre actuel applique la même formule.
2. نخست وزیر فعلی همان شیوه را به کار میبرد.
2
ورقه
منو
1.Je vous conseille ce repas avec formule à 25 euro par personne.
1. من به شما این منوی 25 یورو برای هر نفر را پیشنهاد می دهم.
2.Remplissez la formule ci-après.
2. ورقه زیر را پر کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
formulation
formulaire
formol
formidable
former un couple
formule de politesse
formuler
formé
fort
fort comme un chêne
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان