[فعل]

fortifier

/fɔʁtifjˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: fortifié] [حالت وصفی: fortifiant] [فعل کمکی: avoir ]

1 قوی کردن نیرومند کردن

  • 1.Le plaisir nous use, Le travail nous fortifie.
    1. لذت از ما استفاده می‌کند و کار ما را قوی می‌کند.

2 تقویت کردن

  • 1.Le temps fortifie l'amitié.
    1. زمان دوستی را تقویت می‌کند.

3 استحکامات ساختن دژ و قلعه ساختن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان