[صفت]

furibard

/fyʀibaʀ/
قابل مقایسه

1 بسیار خشمگین بسیار عصبانی

  • 1.Charlène était furibarde que son chef lui ait refusé son augmentation.
    1. "شارلن" بسیار خشمگین بود که رئیسش با ترفیع او مخالفت کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان