[اسم]

le fusible

/fyzˈibl/
قابل شمارش مذکر

1 فیوز

  • 1.Les fusibles ont sauté.
    1. فیوزها پریدند.
[صفت]

fusible

/fyzˈibl/
قابل مقایسه

2 قابل‌ذوب ذوب‌شدنی

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان