[عبارت]

garder la ligne

/ɡaʁdˈe la- lˈiɲ/

1 خوش اندام شدن

  • 1.Je devrais commencer à danser pour garder la ligne.
    1. باید رقصیدن را شروع کنم تا خوش اندام شوم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان