[صفت]

gourmand

/guʀmɑ̃/
قابل مقایسه

1 شکمو حریص

  • 1.Christiane est trop gourmande, elle a quelques kilos en trop.
    1. "کریستین" خیلی شکمو است، او چند کیلو اضافه وزن دارد.
  • 2.Ne soyez pas si gourmand ou vous finirez sans rien.
    2. اینقدر حریص نباشید اگر نه همه چیز را از دست خواهید داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان