[اسم]

le gourmet

/guʀmɛ/
قابل شمارش مذکر

1 خوراک شناس غذاشناس

  • 1.Il aime bien manger et est un fin gourmet.
    1. او خوردن را خیلی دوست دارد و یک خوراک شناس ریزبین است.
  • 2.Je suis un gourmet et ne mange qu'aux meilleurs restaurants.
    2. من یک خوراک شناس هستم و فقط در بهترین رستوران‌ها غذا می‌خورم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان