[اسم]

la goutte

/gut/
قابل شمارش مونث

1 قطره چکه

  • 1.Arroser par gouttes
    1. قطره‌ای آب دادن

2 ذره چکه، ریزه

  • 1.L'artiste a mis une goutte de peinture sur la toile.
    1. هنرمند یک ذره رنگ روی بوم گذاشت.
  • 2.Vous prendrez une goutte de champagne ?
    2. شما یک ذره شامپاین می‌خورید؟

3 (مشروب) برندی

4 نقرس

  • 1.médicament prescrit en gouttes
    1. داروهای نوشته شده برای نقرس
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان