[اسم]

le gréviste

/gʀevist/
قابل شمارش مذکر
[جمع: grévistes] [مونث: gréviste]

1 اعتصاب‌کننده

  • 1.Ce gréviste de la faim a été hospitalisé en urgence.
    1. این اعتصاب‌کننده غذا در اورژانس بستری شده است.
  • 2.Les grévistes bloquaient l'entrée de l'usine.
    2. اعتصاب‌کنندگان ورودی کارخانه را بسته بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان