[اسم]

le greffier

/gʀefje/
قابل شمارش مذکر
[جمع: greffiers] [مونث: greffière]

1 منشی دادگاه

  • 1.Je vais au tribunal consulter un greffier.
    1. من برای مشورت کردن با یک منشی دادگاه به دادگاه می‌روم.
  • 2.Le greffier a archivé le dossier de l'affaire.
    2. منشی دادگاه پرونده دعوای حقوقی را بایگانی کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان