[اسم]

l'honnêteté

/ɔnɛtte/
قابل شمارش مونث

1 صداقت درستکاری، راستگویی

  • 1.J'apprécie votre honnêteté, Mlle Sue.
    1. دوشیزه "سو"، از صداقتتان ممنونم.
  • 2.Mon honnêteté m'oblige à vous dire quelque chose.
    2. صداقتم مرا مجبور می کند که به شما چیزی را بگویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان