[اسم]

l'hospitalisation

/ɔspitalizasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 بستری بودن (در بیمارستان) بستری شدن

  • 1.Jours d'hospitalisation.
    1. روزهای بستری بودن (در بیمارستان).
  • 2.Suite à son accident, il a dû subir une hospitalisation de 3 mois.
    2. پس از تصادفش او می‌بایست 3 ماه بستری بودن (در بیمارستان) را تحمل کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان