[صفت]

hyperémotif

/ipɛʀemɔtif/
قابل مقایسه
[حالت مونث: hyperémotive] [مذکر قبل از حرف صدادار: hyperémotif] [جمع مونث: hyperémotives] [جمع مذکر: hyperémotifs]

1 فوق احساساتی بسیار حساس

  • 1.Comme je suis hyperémotive, mes parents m'ont suggéré d'écrire ce que je ressens.
    1. از آنجایی که من فوق احساساتی هستم والدینم به من پیشنهاد دادند هرچه احساس می‌کنم بنویسم.
  • 2.Je ne suis pas hyperémotive, je suis sensible.
    2. من بسیار حساس نیستم، من حساس هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان