[اسم]

l'idiotie

/idjɔsi/
قابل شمارش مونث

1 کار احمقانه حماقت

  • 1.Cet enfant ne fait que des idioties.
    1. این بچه (کاری) جز کار احمقانه انجام نمی‌دهد.
  • 2.Je pense aussi que c'est une idiotie.
    2. همچنین من فکر می‌کنم که این (کار) یک حماقت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان