[صفت]

ignoble

/iɲɔbl/
قابل مقایسه

1 پست فرومایه

2 حال‌بهم‌زن تنفرآمیز، چندش‌آور

  • 1.Ce plat est ignoble, la viande est avariée.
    1. این غذا حال‌بهم‌زن است، گوشت (غذا) فاسد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان