[صفت]

illimité

/i(l)limite/
قابل مقایسه

1 بی‌اندازه بی‌حد و مرز

  • 1.Ce dictateur avait un pouvoir illimité.
    1. این دیکتاتور قدرت بی‌حد و مرزی داشت.
  • 2.Les capacités du cerveau sont presque illimitées.
    2. ظرفیت‌های مغز تقریبا بی‌اندازه است.

2 بی‌پایان بی‌انتها

تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان