[صفت]

incongru

/ɛ̃kɔ̃gʀy/
قابل مقایسه
[حالت مونث: incongrue] [جمع مونث: incongrues] [جمع مذکر: incongrus]

1 ناشایست نابه‌جا، بی‌جا

  • 1.Être habillé comme cela aujourd'hui est incongru.
    1. امروزه اینطور لباس پوشیدن ناشایست است.
  • 2.Un bruit incongru.
    2. یک سر و صدای نابه‌جا.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان