[قید]

infatigablement

/ɛ̃fatigabləmɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 (به طور) خستگی‌ناپذیر

  • 1.Ce député a infatigablement combattu ce projet de loi.
    1. این نماینده مجلس به طور خستگی‌ناپذیری علیه این لایحه مبارزه کرده است.
  • 2.Elle explique infatigablement la méthode de travail.
    2. او به طور خستگی‌ناپذیری شیوه کار را توضیح می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان