Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . قصد
2 . عمد (حقوقی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
l'intention
/ɛ̃tɑ̃sjˈɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
قصد
نیت، هدف
1.avoir l’intention de faire qch
1. قصد انجام کاری را داشتن
2.J’ai l’intention de lui en parler.
2. قصد دارم راجع بهش با او صحبت کنم.
3.Résultat qui dépasse l'intention de son auteur
3. نتیجهای که فراتر از نیت مولف میرود.
2
عمد (حقوقی)
1.violences ayant entraîné la mort sans intention
1. خشونتهایی که منجر به قتل غیرعمد شدهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
intenter un procès à
intenter
intensivement
intensité
intensifier
intentionnel
interactif
interaction
interbancaire
intercalaire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان