1.L'interdisciplinarité de nos experts a permis de développer un programme universitaire.
1.
میانرشتهای بودن متخصصان ما اجازه میدهد تا برنامهی دانشگاهی را توسعه دهیم.
2.L'interdisciplinarité est reconnue comme nécessaire pour résoudre ces questions globales.
2.
میانرشتهای بودن به عنوان ضرورتی برای حل این مشکلات کلی شناخته شده است.
توضیحاتی در خصوص "interdisciplinarité"
"میانرشتهای بودن" اشاره به حوزههای نوین در دانش دارد که بیش از یک زمینهٔ محض دانشی را مورد مطالعه قرار میدهد. روش برخورد میانرشتهای فرصت عبور از مرزهای سنتی رشتههای گوناگون دانش را در راه رسیدن به نتیجهٔ مطلوب در یک رشته فراهم میسازد. به عبارت دیگر، یک حوزهٔ میانرشتهای، عبارتست از «تلفیق دانش، روش و تجارب دو یا چند حوزهٔ علمی و تخصصی برای شناخت و حل یک مسئلهٔ پیچیده یا معضل اجتماعی چندوجهی».